برگ پاییزی سبزی که بین زمین و آسمان وامانده

مختصر آهنگین واژگانی به شرح دل و روح در این روزگار

برگ پاییزی سبزی که بین زمین و آسمان وامانده

مختصر آهنگین واژگانی به شرح دل و روح در این روزگار

بهار

يكشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۲:۲۵ ب.ظ

اینک بهار با همان لحن همیشگی

آوازخوان از کوچه ها گذر می کند

بوی گل و نسیم و درخت و شکوفه ها

اینک در این کوچه چه غوغایی می کند


بعد از تمام خستگی آن زمستان پیر

دود و غبار و غصه آن هم یک دل سیر

سرما و یخبندان آن قلبهای سرد

اینک بهار سر میرسد هرچند که دیر


هرچند بهار فصل شادی  و خوشی ست

اما این بهار  پر از دلمردگی ست

پر از مرگ و غم و گریه های سیر

پر از آرزوهای برباد رفتنی ست


باران که بود روزی رحمت پروردگار

اینک چو تیشه بزد بر ریشه های یار

ببرد و  بکند و خراب کرد همه چیز

فرقی نکرد برایش چه جوانه چه خار


باران که از پیش خدا می آمد

با دست پر و همیشه شاد می آمد

اینبار چرا نبود برایش فرقی

که بر سر که چه ها چه خواهد آمد


دیریست پریم از این ماجراو درد

از غصه های یک عاشق ظاهرانه مرد

از قصه های روزگار پر از جذر و مد

از مردمان خشن و گرم و نرم و سرد


از شاعرانه های زودگذر بدون ثمر

از نامردمی های بدون جواب و قهر

از نغمه های شاعرانه ی ملموس لوس وار

از هرچه خاطره و شادی و هنر


این خرده کلام ها نه امید و نه غم است

این ها توصیف روزگار یک ملت است

ملتی به ظاهر همیشه استوار

اینها روزگار غم آلود میهن است....


در غم سیل زدگانی که بهارشان امسال بهار نبود...




  • ر.م ساده

نظرات  (۱)

بالاخره برگشتین؟! خوشحالم :))) 
شعرتون بسیار زیباست :)
پاسخ:
خیلیییی ممنونم از توجهتون..امیدوارم بشه بیشتر  فعال باشم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی