مرغ زمان
پنجشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۱۸ ق.ظ
در این بیدادگاه دل فریبانه
نشستم بی قرار در حسرت خانه
در آنجایی که بودم من زمانی پر ز شادی
کنون هستم سرابی رو به وارونه..
کنارم زندگی ها غصه ها گلها گذشتند
زمان طی شد دلم گشت پر ز ویرانه..
به سان مرغ در زندان تمام روز میخوانم
چرا گشتم جدا از یار و کاشانه
دلم از غصه هایش قصه هایش شاد میخواند
به سان کودکی گاهی بخندد گاه هم گریه
هنوز خواند نوایی مرغک بی جان تنهایم
نوایی تا شود پر این زمان و این غمک لحظه
ساده
مهر 1391
- ۹۷/۰۸/۱۷